دریــا مــیشــوم؛
وقتــی هــر شــب
در بستــرم، یــــاد تــو جــاری ســت؛
مثــل رود . . .
***
تو مرا فریاد کن ای هم نفس
این منم آواره فریاد تو
این فضا با بوی تو آغشته است
آسمانم پرشده از یاد تو
***
یادت …
پرچم صلحیست،
میان ِ شورش ِ این همه فکر…
***
تو مرا فریاد کن ای هم نفس / این منم آواره ی فریاد تو
این فضا با بوی تو آغشته است / آسمانم پر شده از یاد تو . . .
***
یـــــــــــــــآد
چراغی که مال من است
ولی خاموش در دل های همـــه
***
هر دو چشمان تو دنیای من است
گر نمیبینم تو را ، یادت نگهدار من است . . .
***
برایم دعا کن!
اجابتش مهم نیست!
نیاز من به آرامشی است که بدانم تو به یاد منی…
***
عتیقه شـــــدم در یـــادها بی آنکه قدیمـــی باشـــم
***
کاش فاصله ها اجازه میدادند ،
وقتی قلب ها به یاد هم می تپند ، در کنار هم باشند
به یادتــــــــــم
***
باز یادت میکنم تا نگویی بی وفاست
از شما دورم ولی این دل همیشه با شماست!
***
وقتی کسی دیر به دیر ازم یاد می کنه؛
نگرانش نمی شم؛
حتما شاد بوده از یادش رفتم …
***
برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیما یادت روشنم می دارد
***
تقدیم به آنکه دارمش دوست
تقدیم به آن که قلبم از اوست
اگر مهتاب از تن بر کند پوست
جدا هرگز نگردد یادم از دوست
***
قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتارهی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت !