باوفا! مهر تو اندر جان ماست
زندگی بی دوستی زندان ماست
کم بزن آتش دل بی تاب را
یاد خوبت روز و شب مهمان ماست
***
عجب رسمی ست رسم آدمیزاد / که دور افتاده را کم میکنند یاد
که دور افتاده حکم مرده دارد / که خاک مرده را کی میبرد باد
***
من یاد خوش دوست به دنیا ندهم / لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
گر یاد کند مرا هر از گاهی چند / گرد رخ وی به چشم بینا ندهم
***
وجودت را بر ماندگارترین ستون خوبیها مینگارم
تا بدانی یادت برایم همیشه عزیز بوده و تا همیشه عزیز خواهد ماند
***
جنس من از آهن و از سنگ نیست / من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا / حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
***
روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد
اگر باران بند بیاید از این خانه می روم
***
آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند
یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند
***
شاید با هم بودن سخت تکرار شود اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد
***
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد
بدان آن هوای دل من است که به یادت می وزد
***
درشب فاصله ها ، خاطره ها مهمان من است
یاد تو روشنی کلبه ویران من است
***
گاهی مرا یاد کن …
من همانم که اگر ساعتی از من بی خبر بودی
آسمان را به زمین می دوختی...
***
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
***
اگر پرسند آخرین نفست به یاد کیست ؟
گویم به یاد کسی که بی وفایی در ذاتش نیست
***
تا زمین در گردش و تا آسمان در چرخش است
یاد یاران چون شما در قلب ما آرامش است...
***
آسمانم انتهایش قلب توست / مهربان این آسمان از آن توست
آسمانم هدیه ای از سوی من / تا بدانی قلب من هم یاد توست
***
بی هیچ دلیلی “به یادت هستم“ تا نقض کنم قانونی را که علت می طلبد
***
آموخته ام: کسی که یادم نکرد من یادش کنم شاید او تنهاتر از من باشد
***
علت بی خوابی ام را چگونه بگویم
وقتی یاد تو از سقف اتاقم چکه میکند